نتایج جستجوی عبارت «اکبر محمد جانی روستای جزین آباده طشک مدرسه شهید مصطفی خمینی خیبر بدر منطقه حاج عمران حلبچه بمباران شیمیایی گلزار شهدا ۱۳۶۷/۵/۲ ۱۳۳۴/۱/۵ کربلای ۲ کربلای ۵» در نوشته‌های دانشنامه دفاع مقدس:
شهدا سال 65 -دست نوشته ای از شهید علیرضا بخش پور
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۵ » شهيد عليرضا بخش پور »
آری! سکوت مرگبار همه جا را فرا گرفته و من تنها در سنگر نشسته‌ام و زمین و آسمان غم‌آلود را نگاه می‌کنم. ابرهای سپید و سیاه جلوی نور خورشید را گرفته و همه جا را تاریک کرده و من تنها در سنگر نشسته‌ام و در فکر مادر، پدر، برادر، خواهران و دوستانم هستم که الان آنها در کجا و من در کجا. آری! بغض در گلویم حلقه زده و نمی‌دانم از غم زندگی چه بنویسم و دستم، یاریم نمی‌کند...
جانفشانی دو تن از شهدا در عملیات محرم
دانشنامه دفاع مقدس » آفندها و پدافندها » عمليات محرم »
شهید جمشید زردشت در روز دوم این عملیات به فیض عظمای شهادت نایل شد. آقای الله مراد مقصودی درباره خصوصیات و رفتار این شهید بزرگوار‌ می‌گوید: خدا او را رحمت کند. از انسانهای مخلص بود. شبهایی که ما استراحت می‌کردیم‌. ایشان در حال خدمت به بچه‌ها بود. واقعا" آدم باحالی بود. اهل نماز‌، اهل اذان گفتن‌، غذا دادن‌، ظرف شستن‌، یعنی نمی‌گذاشت هیچ کس کار کند‌. همراه ما صبحگاه می‌آمد. کلاس می‌آمد. کارهای شخصی خود را انجام می‌داد و...
شهدا سال 65 -خاطرات شهید سعید شاهدی
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۵ » شهيد سعيد شاهدي »
اشک خدایا! دلم تنگ است. دلم چون آتش شعله‌ور می‌سوزد. خدایا! آتش دل، وجودم را آب کرد، بخار کرد. خدایا! دوست می‌داشتم بسوزم در عشقت، نه درون حرف مردم، از آنهایی که بدتر از خنجرهای زهر آلود از آن چشم‌های پلید و کثیف می‌دانم، خوب می‌دانم که هر گاه این شعله به پا خیزد، برای خاموش کردن آن باید بگریم، از درون خود بشدت بگریم، تلخ و با شدت بگریم. باید اشک ریزم تا که چشم بخشکد، چشم من...
شهدا سال ۶۶- وصیتنامه شهید حسین استقبالی
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۶ » شهيد حسين استقبالي »
بسم الله الرحمن الرحیم احسب الناس ان یترکوا ان یقولوا امنا و هم لا یفتنون. آیا مردم چنین پنداشتند که به صرف این که گفتند ما ایمان آورده‌ایم رهایشان کنند و بر این دعوی هیچ امتحانشان نکنند. ( سوره عنکبوت، آیه 2 ) فلیقاتل فی سبیل‌الله الذین یشرون الحیوه الدنیا بالاخره و من یقاتل فی سبیل‌الله فیقتل او یغلب فسوف یؤتیه اجراً عظیماً. مؤمنان باید در راه خدا با آنان که حیات مادی را بر آخرت برگزیدند، جهاد کنند و هر کس...
شهدا سال 65 -وصیتنامه شهید یعقوب امینی
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۵ » شهيد يعقوب اميني »
ان ا لله اشتری من المومنین انفسهم و اموالهم بان لهم الجنه. خداوند جان و مال اهل ایمان را به بهای بهشت خریداری کرده است. به نام خدایی که در کلیه کارهای خیر مرا راهنمایی کرده و از اعمال و کارهای زشت مرا باز می دارد. به نام خدایی که انسانها را با اخلاق و صفات نیک و بد به وجود آورد. به نام خدایی که خیر و شر را به انسان الهام کرد. ای خداوند بزرگ قادر متعال! سپاست...
شهدا سال 64 -وصیتنامه شهید حبیب کردگاری
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۴ » شهيد حبيب کردگاري »
بسم الله الرحمن الرحیم لا‌حول و لا‌قوه الا بالله العلی العظیم فاستقم کما امرت و من تاب معک خدایا، پروردگارا، معبودا، هستی‌بخش، جهان آفرین، بنام تو. بنام تو و برای تو که ما هیچیم و هر چه هست تویی، خدایا! قدرت مطلق تویی ما همه فانی هستیم و ملک وجود از آن توست، بارالها! ما همه از بین رفتنی هستیم، آنچه پایدار است تویی. ما از توئیم و بسوی تو در حرکت، « انا لله و انا الیه راجعون». خدایا! بندگان صالحت عزم...
شهدا سال 65 -شعری از شهید فرهنگ زردشت
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۵ » شهيد فرهنگ زردشت »
بر سنگ مزارم بنویسید آشفته‌دلی خفته در این خلوت خاموش آنجا بنویسید که او زاده غم بود آزاده ز غم‌های جهان، گشته فراموش بر سنگ مزارم بنویسید که او عاشق غم بود، سراپوش آنجا بنویسید که او محنت و غم بود حالا عزم ملکی مرده کفن‌پوش بر سنگ مزارم بنویسید آزاده دلی خفته در این خانه آغوش آنجا بنویسید غمش عزت دل بود حالا شده سری از این برج جهان پوش بر سنگ مزارم بنویسید افسرده سری خفته در این پهنه بی‌هوش آنجا بنویسید که دل عرش خدا بود زیرا که بنای دل...
شهدا سال 65 -وصیتنامه شهید اسحاق ولی زاده
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۵ » شهيد اسحاق ولي زاده »
بسم الله الرحمن الرحیم این چند کلمه وصیتنامه را برای چندمین بار می‌نویسم. با کمال صحت و سلامتی جسمی و روحی این جانب اسحاق ولی‌زاده فرزند ابراهیم، شماره شناسنامه 10، صادره از مشکان نی‌ریز. بنده در حدود هشتاد هزار تومان بدهکارم که تمام آن در دفتر حساب بنده نوشته شده و خانواده بنده از آن کاملاً باخبرند و اول از اموال بنده بدهی مرا بدهید و بپردازید. وکیل و وصی من خود همسرم است تا بچه‌ها کبیر شوند انشاءالله....
شهدا سال 65 -از دست نوشته های شهید سعید مافی
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۵ » شهيد سعيد مافي »
اگر روزی بر کنار قبرم ای دوست و ای مادر! رسیدی، بر تن صد چاک و خونین من نظر کن و با این نظر بدان که جز خدا نخواستم. در جای دیگر، از فراق مولایش حسین(ع) می‌گوید: آنکس که همه جان بفدایش می‌نمایند آن حسین(ع) مظلوم کجاست؟ کجاست؟ ای حسین(ع) من! نورعین من، کجائی؟ کجائی؟ جانم به فدایت، ای آبروی اسلام و قرآن! کجایی؟ کجایی؟ کجایی؟ خطاب به مادر می‌گوید: مادر، زندگی‌ام برای توست، وجودم از توست، مادر نمی‌توانم با زبانم...
شهدا سال ۶۶ -از نوشته‌های شهید سید مهدی قاری نیا
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۶ » شهيد سيد مهدي قاري نيا »
بسمه‌تعالی لحظه‌ای فارغ از مشغلات، زندگی را غنیمت شمرده و در گوشه عزلت به فکر فرورفتم و ابر عمر را که طوفان زمان با سرعت می‌برد، نگریستم. عقربه ساعت با هر صدایش، گذران بهار عمر را هشدار می‌داد... ایام کودکی را به بازی و سرگرم کردن خود پرداخته‌ایم و بی‌خیال ازآنچه در بیرون می‌گذرد... و اکنون نیز در این برهه از زمان در خواب‌وخیال و آرزوهای دور و دراز که عمر کفاف آن ندهد، غرق‌شده و در آرزوها به...